بررسي موانع پژوهشي در هر رشته علمي اهميت خاصي دارد و مي تواند ضعف وکمبودهاي آن رشته را نمايان نمايد. اين مطالعه به منظور بررسي علل استقبال کم اساتيد دانشگاه علوم پزشکي کردستان از پژوهش در آموزش از ديدگاه خودشان انجام گرفت.
روش ها: اين مطالعه مقطعي در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکي کردستان صورت پذيرفت. جامعه مورد مطالعه شامل تمام اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي کردستان بود، روش نمونه گيري به صورت سرشماري بود (165 نفر) و ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که در آن اساتيد نظرات خود را در مورد مشکلات پژوهش در آموزش بر اساس مقياس چهارگزينه اي از کاملا مخالف تا کاملا موافق (1 تا 4) اظهار مي نمودند. اطلاعات جمع آوري شده با استفاده از آزمون هاي آمار توصيفي و مربع کاي مورد تحليل قرار گرفت.
نتايج: از مجموعه 165 پرسشنامه توزيع شده، 137 پرسشنامه تکميل شده و عودت گرديد (83% پاسخ دهي). بيش ترين مشکل اظهار شده توسط اساتيد تمايل بيش تر اساتيد به پژوهش در حيطه کاري خود بود. اساتيد با رتبه دانشياري بيش تر از اساتيد با رتبه استادياري و مربي از پرمشغله بودن و نداشتن وقت کافي براي ارائه طرح هاي پژوهش در آموزش شکايت داشتند (p=0.017). همچنين اساتيد باليني بيش تر از اساتيد غير باليني از پر مشغله بودن و نداشتن وقت کافي براي ارائه طرح هاي پژوهش در آموزش شکايت داشتند (p=0.009).
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه بيانگر اين مساله بود که لازم است تمهيداتي در مورد برگزاري کارگاه هاي پژوهش در آموزش و در نظر گرفتن امتيازات خاص جهت اساتيد براي انجام طرح هاي پژوهش در آموزش در دانشگاه علوم پزشکي کردستان فراهم گردد.